اون گیاه سمی که درونم ریشه دوونده بود و من گهگاه صدای رشد موذیانهش رو بین رودههام میشنیدم، توسط یه دست پنهان از حلقومم بیرون کشیده شده انگار.
حس سبکی دارم
حس آزادی
پرچم سفید روی وجودم در اهتزازه
Saturday, May 2, 2020
زیر کلمات کتاب خط میکشم چون حس تثبیت بهم میده.
دلیل خط کشیدن زیر کلمات کتاب رو اینجا مینویسم چون باید ارتباژم رو با روزهای آتی حفظ کنم.
Tuesday, April 28, 2020
تعریف کردن مهمه و نوع خاصی از تعریف کردن باعث رهاییه در حال حاضر برای من.
درستش اینه که هر واقعیتی رو با نگاه مستقیم ببینم و با انگشتها یا دستهام لمسشون کنم
Saturday, April 25, 2020
در جستجوی گرمای دلخواه انسانی
در جستجوی گرمای انسانی دلخواه
در جستجو
در جستجو
در جستجو
با امید و آرزو
با کولهباری از زمان
با شوق
با هوس
در جستجو برای همراه
همراه
هممسیر
Thursday, April 16, 2020
جنون از لحظاتم مثل الکل از پنبه میپره و میره. من دنبال تثبیتکنندهم.
آه دلایل
آه دلایل همیشه جاویدانم
Wednesday, April 15, 2020
یه پروژهای هست به نام بردن چیزها و حسها درون خود. بردن یا بازسازی کردن.
حس رفاقت باید تو درون شکل بگیره و تو درون دریافت شه. برای درست پیش رفتن کارها باید اضافاتی سر راه نباشه. نظم مهمه
Tuesday, April 14, 2020
میخواستم در موردش یه چیزایی بنویسم ولی قبلش یه کاری کردم که دوس نداشتم، یه کلماتی رو برای توصیفش پیش کسی استفاده کردم که نچسبید بهش و موندن وبال گردنم شدن. به احترام اون کلمات هدر شده، سکوت میکنم.
Monday, April 13, 2020
وای زمستون تموم شد و آدمبرفی نساختم.
یا ساختم؟
همسایه پایینی داره درختا و گلهای تو حیاط رو آب میده. صداش منو یاد شبای تابستونی حیاط مامبزرگم میندازه.