Sunday, August 2, 2020

انگار که استامینوفن رو دوباره پیدا کرده باشم
انگار خودمم همون شده باشم که اون موقع بودم
باید با تامل پیش برم که حروم نشه

Wednesday, May 20, 2020

‌‌اون گیاه سمی که درونم ریشه دوونده بود و من گه‌گاه صدای رشد موذیانه‌ش رو بین روده‌هام می‌شنیدم، توسط یه دست پنهان از حلقومم بیرون کشیده شده انگار.
حس سبکی دارم
حس آزادی
پرچم سفید روی وجودم در اهتزازه 

Saturday, May 2, 2020

زیر کلمات کتاب خط می‌کشم چون حس تثبیت بهم می‌ده.
دلیل خط کشیدن زیر کلمات کتاب رو این‌جا می‌نویسم چون باید ارتباژم رو با روزهای آتی حفظ کنم.

Tuesday, April 28, 2020

تعریف کردن مهمه و نوع خاصی از تعریف کردن باعث رهاییه در حال حاضر برای من. 

درستش اینه که هر واقعیتی رو با نگاه مستقیم ببینم و با انگشت‌ها یا دست‌هام لمسشون کنم 

Saturday, April 25, 2020

در جستجوی گرمای دل‌خواه انسانی
در جستجوی گرمای انسانی دل‌خواه
در جستجو
در جستجو
در جستجو
با امید و آرزو
با کوله‌باری از زمان
با شوق
با هوس
در جستجو برای همراه
هم‌راه
هم‌مسیر

Thursday, April 16, 2020

جنون از لحظاتم مثل الکل از پنبه می‌پره و می‌ره. من دنبال تثبیت‌کننده‌م. 
آه دلایل
آه دلایل همیشه جاویدانم 

Wednesday, April 15, 2020

یه پروژه‌ای هست به نام بردن چیزها و حس‌ها درون خود. بردن یا بازسازی کردن.
حس رفاقت باید تو درون شکل بگیره و تو درون دریافت شه. برای درست پیش رفتن کارها باید اضافاتی سر راه نباشه. نظم مهمه

Tuesday, April 14, 2020


می‌خواستم در موردش یه چیزایی بنویسم ولی قبلش یه کاری کردم که دوس نداشتم، یه کلماتی رو برای توصیفش پیش کسی استفاده کردم که نچسبید بهش و موندن وبال گردنم شدن. به احترام اون کلمات هدر شده، سکوت می‌کنم. 

Monday, April 13, 2020

وای زمستون تموم شد و آدم‌برفی نساختم. 
یا ساختم؟
همسایه پایینی داره درختا و گل‌های تو حیاط رو آب می‌ده. صداش منو یاد شبای تابستونی حیاط مامبزرگم می‌ندازه.